حسین الشهید کاروان اسرا زمینه غبارِ بی کسیبهمن عظیمی

فدا سرت بشم / که از تنت جُداست
یا روی نیزه ها / یا زیر دست و پاست
قطره به قطره خون - می‌ریزه از سرت
قاری من شده - سرنیزه منبرت
حسین جانم حسین ۴

 

کم نشه سایَت از / روی سرم حسین
از نیزه دار تو / نمی‌گذرم حسین
دیدم گریون شده - رو نی چشم ترت
از بس که زد لگد - به من و دخترت
حسین جانم حسین ۴

 

غبارِ بی کسی / نشسته رو سرم
من بی تو زنده ام؟! / نمیشه باورم
با اینکه شد تموم - روزای قحط آب
آتیشم می‌زنه - بی تابیِ رباب
حسین جانم حسین ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]