حاجت گرفته
این رو سیاهی که ازت - مُهلت گرفته
میخواد باهات - صحبت کنه - لکنت گرفته
چون میدونه - باغ دلش - آفت گرفته
من که میدونم/پروندهی من
پیش تو بازه/شرمندهام
توو دنیا فقط/ یکی مثل تو
با من میسازه/شرمندهام
تو باشی دل - مُردگیم اِحیا میشه (بیا و برگرد ۲)
تو باشی هر - کویری دریا میشه (بیا و برگرد ۲)
آخرِ ساله
منتظرت رو میبینی؟ - بی پروباله
این خسته رو - به این و اون - نَده حواله
خودت نگاهی - کن که تو - چشمات زلاله
هر جایی رفتم/که تو نبودی
خیری ندیدم/عزیزِ دل
دورام و زدم/ از همه جز تو
دیگه بُریدم / عزیزِ دل
قنوتِ من! - غریبهی آشنا (بیا و برگرد ۲)
من تو را خواستم - بعد هر ربّنا (بیا و برگرد ۲)
منم غلامت
لحظه شماری میکنم - برا قیامِت
قربون اشک - و روضهی - هر صبح و شامِت
فدای سمتِ کربلا - عرض سلامِت
ندیدم تو رو / اما توو هیأت
من نور تو رو /حس میکنم
بیشتر از هر وقت/ شب تاسوعا
حضور تو رو/ حس میکنم
به عطشِ - غنچههایِ - گل یاس (بیا و برگرد ۲)
به اضطرابِ - خیمه - بعد عباس (بیا و برگرد ۲)
به دستایِ - بُریدهی - ابالفضل (بیا و برگرد ۲)
به اَبروی -دریدهی - ابالفضل (بیا و برگرد ۲)