موسی الکاظم شهادت شور ، زمزمه غمهای باب الحوائجعبدالله باقری

درسته کشتنت
جدا شده سر از تنت؟ نه!
غارت شده پیرُهنت؟ نه!
مرکب اومد رو بدنت؟ نه!
درسته کشتنت
جلوی خواهر زدنت؟ نه!
آتیش زدن به گلشنت؟ نه!
تکّه حصیر شد کفنت؟ نه!

 

شکسته بال و پر!
خونه تو دیدی شعله‌ور؟ نه!
زدن زنت رو بی خبر؟ نه!
بچه‌ تو کُشتن پشت در؟ نه!
شکسته بال و پر!
کِشیدنت بین گذر؟ نه!
یاست شکسته از کمر؟ نه!
شبونه رفته به سفر؟ نه!

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]