حجت المهدی فراق و وصال بدون نغمه تحبسُ الدعایونس وصالی

منم که تحبسُ الدعا شدم ز خیلِ معصیت
منم که میکنم طلب، حلالیت، حلالیت ...

چنان اسیرِ شهوتم، چنان اسیرِ غفلتم
که هیچ حس نمیکنم، غمِ فراق و دوریت

برای این جهان ببین،  تباه شد جوانی ام
نداده ام فقط کمی، به آخرت اهمیت

ولی بدان که با همه، سیاهی و تباهی ام
اسیرِ روضه حسین، هستم از طفولیت

به حشر کن شفاعتم، که ترس دارم از عذاب
فقط به زیر سایه‌ی، تو دارم عِزّ و امنیت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]