حجت المهدی ، فاطمه الزهرا فراق و وصال ، شهادت واحد ، زمزمه یک جرعه‌ از مِی‌ توعبدالله باقری

کاش‌ قسمتِ منم یه‌جرعه‌بود از مِی‌ تو
کاش‌ راهی‌ بود واسم که‌‌برسم خیمه‌ی‌ تو
من‌ از‌ شما‌ دورم / من‌ وصله‌ی ناجورم
دنیا جُدام‌ کرده از تو ای مقصد و منظورم
سنگینه پرونده‌م / همینه‌ که شرمنده‌م
ولی به آغوشِ گرم و پُر مِهرت پناهنده‌م
آقا سردم نکن - برگ زردم نکن
بَدَم آقا قبول - ولی طردم نکن
 
 
دعایی‌ کن آقا دمِ‌سحر برای ما
سخت‌ میگذره آخه بدونِ‌تو دنیای ما
این روزا دلخونی / چه بی‌ سر‌ و سامونی
به‌ یاد اون چادرْ سیا(ه) که شد خاکی‌ و‌ خونی
فدا پریشونیت / نگاهای بارونیت
به مرتضی رفته چقد اون اشکای پنهونیت
حاجتی این شبا - به قسم نیست آقا
مادرت پشت در - چشم براته بیا
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]