حسن المجتبی شهادت بدون نغمه روضه‌ی موی سپیدشرضا قاسمی

هر که خوانش بیش، مهمانش، گدایش بیشتر
هر کسی خیل گدایش بیش، جایش بیشتر

کلّ فرزندان زهرا سفره‌دارند و کریم
بینِ اولادِ کریمش، مجتبایش بیشتر

رزق دنیا درمی‌آید از تنور خانه‌اش
هر که نانش بیش، خیلِ بی‌نوایش بیشتر

هر چه پنهان‌تر بگیرد دست او دست مرا
پیش چشم خلق، می‌افتم به پایش بیشتر

تا نفس دارم به عشقِ او نفس خواهم کشید
بعدِ مرگم نیز، می‌میرم برایش بیشتر

کیمیای عشقِ او از خاک می‌سازد طلا
خاکسارش می‌شود سهمِ طلایش بیشتر

هر چه دل‌ها بیشتر از داغِ قبرش بشکند
می‌شود اندازه‌ی صحن و سرایش بیشتر

گریه‌کن‌هایش سزاوار قنوت مادرند
هر که اشکش بیشتر، رزق دعایش بیشتر

روضه‌ی موی سپیدش داغ ناموس خداست
از مدینه زخم خورد؛ از کوچه‌هایش بیشتر

هر شبی کابوس داغِ کوچه مهمانش شود
می‌شود فردای آن شب، های‌هایش بیشتر

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]