حسین الشهید کاروان اسرا زمینه سکوت کاروانابوالفضل آلوئیان

همسفر، شدم با دل شکسته ام
رو ناقه، با زحمتی نشسته ام
می بینم، سکوت کاروونو
میافته، نگام به دست بسته ام
آه
توو قاموس ما این نبوده
اسارت ، جسارت ، حقارت
نه نه به والله نبوده
هنوزم - دلم توی گوداله همراش
می بینم - میون خاک و خونه داداش
می مردم - میون قتلگاهت ای کاش
عزیزم حسین ۴

 

از رو نی، سایت بالا سرم هست
حواست، به چشمای ترم هست
 می بینی، چی اومده سر من
کبودی، رو کل پیکرم هست
آه
منو میزنند مثل مادر
بی هوا ، بی صدا ، بی حیا
دیگه توونی ندارم
می زنند - این دختراتو بی بهونه
می زنند - با کعب نی با تازیونه
می زنند - تا جای سالمی نمونه
 عزیزم حسین ۴

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]