فاطمه الزهرا شهادت ، بستر زمینه غصه و غم می‌بارهحمید رمی

از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره ۲
بلا مگه یکمی دندون، روی جگر می‌ذاره ۲
(پریشونی پشت پریشونی
خدایا حال ما رو می‌دونی) ۲
آتیش، کوچه، سیلی، آخه چه خبره
هی داغ، هی درد، بسه، چرا نمی‌گذره ۲
 مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

 

همیشه‌ صدای‌ مادر، خونه‌ رو سامون‌ میده ۲
یه‌ مادرِ جوونِ‌ زخمی، کی‌ شنیده کی‌ دیده ۲
(حوریه گرفتاره با ابلیس
ولی کسی عین خیالش نیس) ۲
خسته، بی‌جون، زخمی، توو خونه بستری
ای وای، ای داد، زوده، من و بی‌مادری ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

 

همه می‌دونن در حقِّ فاطمه شد کوتاهی ۲
حتی‌ یکی‌ نیومد واسه، یه‌ کلمه‌ عذرخواهی ۲
(اهل مدینه نامهربونن
قدر مادرم رو نمی‌دونن) ۲
مادر، از این، مردم، خیلی ناراحته
پهلوش، بازوش، ابروش، پر از جراحته ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]