رقیه سادات شهادت بدون نغمه عطر گیسو در ویرانهاحسان نرگسی

ویرانه ام پُر می شود از عطر گیسویت
بابا کجا بودی؟ چرا خاکی شده مویت؟

پیدا نکردم جای سالم در سرت بابا
تا بوسه ای برچینم از مابِین ابرویت

پرواز کردم سوی تو؛ اما زمین خوردم
این روزها زخمی شده بال پرستویت

سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه
من هم شبیه عمه ام هستم دعاگویت

این است روز و شب دعایم: کاش من را باز
یک بار دیگر می نشاندی روی زانویت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]