موسی الکاظم شهادت زمینه درِ غریبِ امام رضاداود قاضی

همیشه توی سختیام       
گره که افتاده به کارام      
صدا زدم باب الحوائج موسی بن جعفر    
دست منو بگیر آقام   
▪️ توو دو عالم نمیشه اسیر غم
▪️ اونی که شد در خونت محترم
▪️ سفرمون برکت گرفت از رزق تو
▪️ کم شده اما چرا رزق حرم ؟
دستمو بگیر رها نکن / ما رو از خودت جدا نکن
ای پدرِ غریبِ امام رضا / با هم اومدین سوا نکن

 

چشمامو رو هم میذارم
روضتو یادم میارم
برای غربتت آقا جون موسی بن جعفر
شبیه ابرا میبارم
▪️ چه بلایی اومده آقا سرت
▪️ خدا رو شکر که نبوده دخترت
▪️ انقده زدن شکست استخونات
▪️ نبینه الهی زهرا مادرت
روی خاکا یاد مادری / دسته بسته یاد حیدری
روضه‌ی حسین و میخونی آقا / تشنه لب دمای آخری

 

با اینکه مبتلا بودی
اسیر غصه ها بودی
یقین دارم اون لحظه ها که موسی بن جعفر
گریون کربلا بودی
▪️ خندیدن اگر به چشم تر تو
▪️ اما هیچ کسی نزد دخترتو
▪️ اون همه بلا آوردن به سرت
▪️ ولی روی نی نرفته سر تو
پیکرت نَمونده بی کفن / پاره پاره و عریان بدن
لشکری نریخته رو سرت آقا / واسه غارت یه پیرُهن

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]