فاطمه الزهرا شهادت ، بستر بدون نغمه بدهکار چشمان توعلی اکبر نازک کار

تمام عمر به یاد غمت عزادارم
همیشه خون به دل از خونِ روی دیوارم

برای غربت من اشک ریختی شب و روز
چقدر گریه به چشمان تو بدهکارم

پس از تو خنده بمن میشود حرام، بمان
من از خوشی زمانه فقط تو را دارم

بمان که جز تو کسی نیست فکر بی کسی ام
بمان تمام سپاهم! بمان علمدارم!

من از مدینه و دیوار و کوچه یک همسر
و یک پسر ز در و میخ آن طلبکارم

تو سوختی و فقط سهم من تماشا شد
اگر ز شرم تو مانند ابر می بارم

سپر برای تو دادم، خودت شدی سپرم
دگر پس از تو ز تیغ و غلاف بیزارم

سپید بختی مان را نظر زدند آخر
عروس خانه من! تا ابد عزادارم

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]