فاطمه الزهرا بستر بدون نغمه اذان مرثیه های بلالمحسن حنیفی

از آسمان علی یک هلال مانده فقط
چهار زهره آشفته حال مانده فقط

بگو سروده ی نازکتر از خیال چه شد
از آن قصیده زیبا، خیال مانده فقط

از آن همه غزل دلگشا چه شد امروز
"مرا به جان حسن کن حلال" مانده فقط

برای گریه ی تو غیر بیت الاحزانت
اذان مرثیه های بلال مانده فقط

جلالت تو زمین خورد بین آن کوچه
گل بنفشه به قاب جمال مانده فقط

فقط تویی سبب اتصال عرش به فرش
که جای دست تو، بر روی شال مانده فقط

چگونه دست شکسته دلیل مرگ کسی است؟
هزار روضه در این یک سوال مانده فقط

به ذهن قبر، مقامات تو نمیگنجد
به روی شانه ام امری محال مانده فقط

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]