فاطمه الزهرا شهادت ، بستر نوحه درد مسمار و غلافمحسن حنیفی

"سربند"
روضه خوان یاس کبود / فرموده مولا بر همه
تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم / تَزَوَّدوا مِن فاطمه
سرمایه ام محبت زهرا ست
ره توشه ام شفاعت زهرا ست
گریه ی بر مصیبت زهرا ست
السلام علی المظلومه ۳

 

از درد مسمار و غلاف / پهلو به پهلو میشود
با گلهای پیراهنش / زخم دستش رو میشود
مانده مرتضی و چشمان تر
خاطرات زخمی پشت در
لاله های گل میان بستر
السلام علی المظلومه ۳

 

از آن همه عزّ و جلال / از ماهم مانده یک، هلال
هستی من رفت از کفم / گویم که "صارت کالخیال"
رو به قبله شد شکوه لاهوت
اشک چشم او شبیه یاقوت
آه که لبخند زند بر تابوت
السلام علی المظلومه ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]