حسن المجتبی شهادت زمینه پادشاه ذوالکرمعباس قانعی

فرمانده جنگ جمل حسن
شاگرد ممتاز ابا الحسن
لشگر به هم می ریزه با دمش
تا میگه توو میدون انا الحسن
بلنده - تکبیر امیرالمومنین
به تیغش - افتاده سر و پیکر زمین
به ذلت - افتاده سپاهی در برِ - معزُ المومنین
الله الله به نام حسن / دیدنیه قیام حسن
کوری چشمای دشمنش / بعد حیدر امام حسن
جان حسن ؛ ای جانان حسن ۲

 

عزت رهین عزت حسن
رفته به مادر غیرت حسن
بنیانگذار نهضت حسین
شد صلح سبز نهضت حسن
به اکبر - بخشیده عطا کردنش رو
به قاسم - داده دعای جوشنش رو
اباالفضل - ارثیه داره از داداشش - شجاع بودنش رو
کربلا شد بلاد حسن / کربلا شد نماد حسن
دو پسر نه؛ دوتا ذوالفقار / به حسین هدیه داده حسن
جان حسن ؛ ای جانان حسن ۲

 

ای پادشاه ذوالکرم حسن
ای سایه ی روی سرم حسن
توی خیالم می کشم برات
تصویر گنبد با حرم حسن
می سازه - شیعه واسه تو صحن و رواق
میذاره - بالای سر قبرت چراغ
قبور - خاکی بقیع می شه مثل - حرم های عراق
زنده باشم ببینم خدا / می پیچه توو بقیع این صدا
توو اذون بعد نام رسول / ذکر زیبای یا مرتضی
جان حسن ؛ ای جانان حسن ۲

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]