علی اصغر شهادت زمزمه کفنت اصغریاسین زندی

تیری که زدن توی گلوت بابا / واسه کشتن یه یل میدونه
رومو زمین انداختن و میخندن / حال دل من رو خدا میدونه
آبت ندادن ولی جای آب !!!
با تیر جنگی سیرابت کردن
عمدا تو رو روی دستم کشتن
اینا تا این حد بابا نامردن 2
ای وای - چه کنم حالا ؟ - وسط میدون - با تنت اصغر
ای وای - شده قنداقی - که پر از خونه - کفنت اصغر

 

اینطوری اگه ببینتت هر کی / دق میکنه از حال و روزت حتما
بین سر و تن فاصله افتاده / چیو ببرم برا رباب اصلا ؟
از سر بگم سر به پوست آویزون
از تن بگم تن سراسر خونه
لبخندی که روی لب هات مونده
توو قاب چشمای من میمونه 2
ای وای - چشای بازت - دلمو خون کرد - بمیرم واست
ای وای - حلالم کن که - نتونستم آب - بگیرم واست

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]