حسین الشهید ورود به کربلا زمینه دَه روزِ بعدمسعود اصلانی

از دل صحرا / داره میاد / قافله ی / گلای پرپر
ناله ی مادر / داره میشه / بدرقه ی / غربت دختر
توو اظطرابه با اینکه - میون چشماش الماسه
زینب دلش باز آرومه - علم رو دوشه عباسه
معلومه آخرین این قصه  //  یه اسب خون یال میرسه
معلومه آخر این قصه  //  زینب به گودال میرسه
معلومه از اضطرابش معلومه

 

چشمای زینب / بارونیه / با دیدن / چشم برادر
زانوی عباس / شده فقط / توو این زمین / رکاب خواهر
یکی یکی تا هر خیمه - رو خاک صحرا برپا شد
دیدن رو ناقه چشمای - رقیه خاتون دریا شد
معلومه آخر این قصه  //  به قحطی آب میرسه
معلومه آخر این قصه  //  عطش به ارباب میرسه
معلومه از اضطرابش معلومه

 

حالا رقیه / رو شونه / پهلوون / حرم نشسته
مادر اصغر / با دیدن / تیر و کمون / دلش شکسته
دلشوره داره چون زینب - میدونه داغ فردا رو
دَه روزِ بعدو می بینه بالای نیزه سرها رو
معلومه آخر این قصه  //  رو نیزه ها سر میرسه
معلومه آخر این قصه  //  خنجر به حنجر میرسه
معلومه از اضطرابش معلومه

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]