رقیه سادات شهادت زمینه دستای ناموس خدا رو بستنابوالفضل آلوئیان

مثل من بابایی
سر تو روی نیزه بی قراره
چشم تو هم همش داره میباره
دلِ تو هم تنگه برام میدونم
درسته این که دل به دل راه داره 2
تنگه دلم / برای آغوش و صدای بابام
تنگه دلم / برا خوابیدن رو پای بابام
تنگه دلم / برا نوای ربنای بابام 2
بابایی - بیا ببین تو حالم
بابایی - شکسته پرو بالم
ای بابا // من الذی ایتمنی 3

 

اونایی که بابا
به ادعا خدا رو میپرستن
دستای ناموس خدا رو بستن
نبودی گم شدم میون صحرا
دندون شیری منو شکستن
منو زدن / با لگد و با تازیونه و مشت
منو زدن / از هر طرف؛ از رو به رو و از پشت
منو زدن / فدا سرت؛ دوری تو منو کشت 2
وای از شام - عذاب دادن ربابو
وای از شام - از مجلس شرابو ...
ای بابا // من الذی ایتمنی 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]