حسن المجتبی شهادت زمینه گریه، مهمونه بازمبهمن عظیمی

توی، چشمای خیسم / گریه، مهمونه بازم
دیوا،ر و درِ خونه / روضه، می خونه بازم ۲
شبیه کابوس - نمی کنه رهام
شبیه کابوس - شد هر نفس برام
شبیه کابوس - مقابل چشام ...
شبیه کابوس ... ۲
زندگیمو غم گرفت ، حلالش نمی‌کنم
شادی رو ازم گرفت ، حلالش نمی‌کنم ۲
(حلالش نمی‌کنم) ...

 

روضه م، روضه ی مرگه / دردم، درد فراقه
اشکم، جاریه دائم / رو دل، زخمِ یه داغه ۲
یه داغ کهنه - که مونده رو دلم
یه داغ کهنه - که شد هَلاهِلم!
یه داغ کهنه - که بوده قاتلم
یه داغ کهنه ... ۲
تازیانه و لگد ... ، حلالش نمی‌کنم
اون که مادرم رو زد ، حلالش نمی‌کنم ۲
(حلالش نمی‌کنم) ...

 

دردم، درد کمی نیست / حرف از، شیشه و سنگه!
حرف از، یک زنِ تنها ... / بینِ، کوچه ای تنگه ۲
میون کوچه - غرور من شکست
میون کوچه - دلم به خون نشست
میون کوچه - تا راهِمون و بست ...
میون کوچه ... ۲
لحظه های آخرم ، حلالش نمی‌کنم
زد توو گوش مادرم ، حلالش نمی‌کنم ۲
(حلالش نمی‌کنم) ...

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]