حسین الشهید کاروان اسرا بدون نغمه درمانده اممحسن حنیفی

درمانده ام به پاي شكسته توان ببخش

وقت دعاشده ؛ به من از نو زبان ببخش


لالم ،صداي من به تو گويا نمي رسد

غير از تو را صدا زده ام،... مهربان ببخش

 

فطرس براي خيمه سبزت شفابده

بر بال زخم خورده من آسمان ببخش

 
خیلی بدم،مرا تو حسين بن روح كن

اين مرده را به يك نفس خويش، جان ببخش

 

حال و هواي مسجد سهله سرم زده

بر من دعاي ندبه در آن آستان ببخش


أين الحسين...سينه من غرق آه شد

شد صحبت از يزيد و لب و خيزران ببخش

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]