حسین الشهید عاشقانه شبهای زیارتی ، شهادت بدون نغمه طواف حرماحسان نرگسی

نزدیک تری از رگ گردن به گدایت
ماییم و طواف حرم کرببلایت

هر جای جهان می نگرم نام تو آنجاست
از هر نظر انگار شبیهی به خدایت

گشتیم تمامی جهان را و ندیدیم
شیرین تر و دلچسب تر از شور عزایت

در روز قیامت که جهان دور تو جمع است
بگذار که ما نیز بیفتیم به پایت

بگذار که من نیز گرفتار تو باشم
یک جرعه بنوشان به من از جام بلایت

پر سوخته چون فطرس و دلسوخته چون حر
من آمده ام باز به امید عطایت

ای آن که جهان تکیه به دستان تو داده ست
حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت

با خود و سپر رفت به میدان علی اکبر
از معرکه برگشت ولی بین عبایت

دیدند ملائک همگی گوشه ی گودال
آغوش گشوده ست خداوند برایت

بر نیزه شدی قاری قرآن، چه شکوهی
ای آنکه دل از فاطمه می بُرد صدایت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]