علی السجاد ولادت بدون نغمه میان دامرضا قاسمی

روز ازل وقتی که صیاد آفریدند
ما را میان دام، آزاد آفریدند

ما خانه‌های در مسیرِ سیلِ اشکیم
ویرانه را در «گریه‌آباد» آفریدند

تا اینکه نامت را همه عالم بدانند
در حنجرِ خاموشِ‌مان داد آفریدند

از تو یکی، آن هم فقط محضِ نمونه
از ما گرفتاران به تعداد آفریدند

خیلِ ملک بی‌نقصی‌ات را درک کردند
وقتی که ما را غرقِ ایراد آفریدند

تو «آیه‌های سجده‌داری»؛ سجده داری
ما را در این سجاده «سجّاد» آفریدند

از روی سرمشقِ لبِ غرقِ سکوتت
در حنجرِ مظلوم، فریاد آفریدند

می‌رقصد آخر پرچمی بر گنبد تو
اصلا سرِ این داستان باد آفریدند

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]