فاطمه الزهرا بستر زمینه دم دمای رفتنحسین آفتاب

توی چشم آسمون معلومه كه
گوشه ای از آب حوض كوثره
نوكرا، گريه كنا، سينه زنا
دم دمای رفتن يه مادره
داره ميره - قرار علی - خزونی شده - بهار علی
ميخونم باز - توو اين شب سرد - تا گريه كنيم - كنار علی 2
گريه ميكنم تا دم آخر
به زخمای بازوی مادر
به اشكای چشمای حيدر
وای
ناله بزنم چقد شبونه؟
سختمه، مادرم جوونه
قلبمو داره ميسوزونه
مادرم ام ابيها 3

 

داره از عرش خدا صدا مياد
صدای گريه و مجلس عزا
كسی هم نميدونه چی ميگذره
توو دل تموم بچه سيدا  
هر شب تنها - نماز نشسته ميخونه و - دعا ميكنه
با بازوی - شكسته داره - به سختی خدا - خدا ميكنه 2
گريه ميكنم آروم بگيرم
الهی كه براش بميرم
از همه دنيا ديگه سيرم
وای
سو سو ميزنه چراغ خونه
درد دلاشو كی ميدونه
كاش غزل رفتن نخونه
مادرم ام ابيها 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]