فاطمه الزهرا بستر واحد اى يار منرضا تاجیک

اى يار من، در شهر تنهايى
غمخوار من، با چشم دريايى
(بى تابى بى تابم - گريونى گريونم
مى لرزى مى لرزم - با چشم پر بارونم) ۲
مى سوزى و مى سازى
در روياى پروازى
بى جانى و بيمارى / اى جانا
توو آشوب بى تابى
هر وقتى كه مى خوابى
خوشحالم نفس دارى / اى جانا
بى تابى بى تابم ...

 

اى جان من، افتادى در بستر
رحمى كن به، حال و روز حيدر
(بى جانى بى جانم - محزونى محزونم
بيمارى بيمارم - با چشم پر بارونم) ۲
مى دانى كه دلدارم
اين را آرزو دارم
لبخندت ببينم من / اى جانا
مى سوزم ز نامردى
بين پنجه ى دردى
با غم همنشينم من / اى جانا  
بى تابى بى تابم ...

 

بانوى من، اى آرامش من
بنگر حالم، بشنو خواهش من
(مى سوزى مى سوزم - حيرونى حيرونم
مى سازى مى سازم - با چشم پربارونم) ۲
زينب موپريشانت
حيدر محو چشمانت
اى نيلوفر پرپر / يا زهرا
فضه گرم امدادت
محتاج تو اولادت
كو دست نوازشگر / يا زهرا
بى تابى بى تابم ...

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]