فاطمه الزهرا شهادت شور خورشید عَوالِمعبدالله باقری

مثه مُحرّم این شب‌ها ، بی‌خوابم من
همیشه فاطمیّه ها ، بی‌ تابم من
هرجایی که میاد اسمت ، بارونم من
تو نباشی توو زندگیم ، مردابم من ۲
عِرق دارم به اسمت / به روضه‌ت / به واژه‌ی مادر
عِرق دارم به آقام / به مولام / به همسرت حیدر
بذا نفس بکشم توو هوات
بذا باشم میون نوکرات ۲
بذا مثه - شهیدامون - راحت بزنم صدات
مادرم زهرا 4

 

تو خورشید عَوالِم و ، فانوسم من
خدا رو شکر که با اسمت ، مأنوسم من
سفارشت بی بی جانم ، توو گوشم هست
حسّاس و غیرتی روی ، ناموسم من ۲
عِرق دارم شبیهِ / مادرم / به چادرت بانو
عِرق دارم رو اشکم / میونِ / روضه‌ی میخ و پهلو
بذا بگم جلو چشم حسن
چهل نفر چطوری اومدن ۲
بذا بگم - جلو علی - ناموسش و می‌زدن
مادرم زهرا 4

 

پای یه عشق دیرینه ، درگیرم من
بدونِ حسینت بی بی ، می‌میرم من
توو یکی از شبای این ، فاطمیّه
برات کربلا از تو ، می‌گیرم من ۲
عِرق دارم به زینب / شریک و / حبیبه‌ی ارباب
عِرق دارم به رنگِ / سیاهِ / کتیبه‌ی ارباب
اگه سیاه میکنم به تنم
عزادارِ شَه بی کفنم ۲
خدا بخواد - تا جون دارم - سینه براش میزنم
 یا حسین مولا 4

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]