رقیه سادات شهادت زمینه رنگ شفقمحمد رضا محمدی

از راه اومدی - جونم فدات
ویرونه شده - روشن از نگات
از درد دلام بابا - چی بگم برات
مگه میتونی باور کنی سرم سوخت
مگه میتونی باور کنی پرم سوخت
مگه میشه بهت گفت (معجرم سوخت ۲)
اگه تو بودی، حالم روبراه میشد
اگه تو بودی، شونت تکیه گاه میشد
اگه تو بودی، کی روزم سیاه میشد

 

شد صورت من - رنگ شفق
من موندم و این - تن بی رمق
از راه اومدی بابا - میون طبق
دیگه نمی بینه چشمای ضعیفم  
سه سالمه اما پیرم و نحیفم
ولی لشگر کوفه ( نشد حریفم ۲)
نشد حریفم، اون که ما رو زد بابا
نشد حریفم، سیلی و لگد بابا
ولی دلم سوخت، از حرفای بد بابا

 

مُردم شب و روز - از دلهره
از این همه درد - دل من پره
اما همه ی غصّم - غم چادره
حتی روزای این شهر شام سیاهه
دیگه همه ی دنیا برام سیاهه
همه ی تنم غیر از موهام سیاهه (آخرِ راهه۲)
آخره راهه، واکن دیگه چشماتو
آخره راهه، من باید بیام با تو
میبوسم امشب، پیشونی و رگ هاتو

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]