فاطمه معصومه ولادت بدون نغمه سلام ای خواهرِ خورشیدرضا قاسمی

سلام ای ماه، ماهِ بیشتر از ماه، نورانی
سلام ای خواهرِ خورشید، ای «خورشیدپیشانی»

سلام ای دخترِ نوری که در تاریکی‌اش بردند
که یادت روشنایی بود، در شبهای زندانی

سلام ای چشمه! ای سرچشمه‌‌ات دریای پاکی‌ها
درود ای امتدادِ وحی! روحِ کوثر ثانی!

تو را می‌خوانم ای شعرِ پر از تشبیهِ زهرایی!
کنار مرقدت سرگرم هستم با غزل‌خوانی

کنارت حوزه‌ی علمیّه می‌سازند، زیرا که
غبارت نیز، عالِم پرور است از نوع ربّانی

گدایی هستم از خاکی که خورشیدش خراسان است
سلام ای هموطن با سائلِ بی چیزِ ایرانی

کریمه بودنت مثل گدایی کردنم ذاتی‌ست
من از نسل گداهایم؛ تو از نسل کریمانی

«گدایی» زیر سقفِ آینه‌کاری‌ت را عشق است
کَمَت هم می‌شود تکثیر، اینجا از فراوانی

اگر می‌خواهی از نابودیِ من پرده برداری
رهایم کن، فقط یک ثانیه یا کمتر از آنی

مریض از خشکسالی‌های چشمم هستم ای باران
دلم را پاک کن از معصیت، با «اشک‌درمانی»

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]