حسن المجتبی ولادت بدون نغمه حُسن روی حسن- - -

در ازل پرتوتان شد مُتجلّی زیرا
حُسن روی حسن است آن گل بستان پیرا

بعد از آن که مَرَجَ البحرَینِ یلتقیان
اولین مظهر کوثر، ثمری نامیرا

اَشبه الناس به آقای همه عاشق ها
خوی و روی خوش و حق قَدَّره تقدیرا

حسنین اند اگر سید اهل الجَنَّة
کربلا با دو «حسن» گشته بهشتی گیرا

ای که مصداق اولو الامر و مودّت، بلکه
با شما کل کتاب اَحسَنهم تفسیرا

دین حق را که مصون کرد به ایثار و به صبر
چه کسی مثل شما کَبَّرهُ تکبیرا؟

یا مُعزّ، هر که شما را به مُذلّ کرد خطاب
شد ذلیل دو جهان، دَمَّره تَدمیرا

این مدالیست که تنها به شما اعطا شد
اِنَّما الله خودش طَهَّرکُم تَطْهیرا

چشمه ی حکمتتان تشنگی ام بی حد کرد
فَجِّرِ العَین درون دل من تَفْجیرا

من مسی بودم و دنبال کریمی آقا
آشناییّ شما کرد عوضم اکسیرا

من گدای کرم حضرتتان، می خواهم
حقّ سرقفلی این جایگه شاهی را

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]