حسین الشهید ولادت بدون نغمه زمان لطف خداونداسماعیل شبرنگ

دل کویری ما بی قرار باران است
تمام جان و دل ما نثار جانان است
بهار آمده و غصّه رو به پایان است
زمان لطف خداوند "ماه شعبان"است

رسیده موسم تنزیل بهترین برکات
برای هدیه به پیغمبر خدا صلوات

در آسمان ولایت ستاره پیدا شد
رسید و این کره ی خاک عرش اعلی شد
خبر رسیده که حیدر دوباره بابا شد
به حرمتش همه ی هفت آسمان پا شد

برای فاطمه نور دوعین آمده است
خبر رسیده به دنیا حسین آمده است

رسیده تا که به ما جرات دعا بدهد
به درد ما ز شفاخانه اش دوا بدهد
حسین آمده حاجات خلق را بدهد
رسیده فطرسیان را خودش شفا بدهد

طلوع چشم شما انتهای اعجاز است
همیشه باب کرمخانه ی شما باز است

گدا شدم که بمانم همیشه بر درتان
حسین گفتن من هست لطف مادرتان
تمام دار و ندارم تصدّق سرتان
طواف کرببلا آرزوی نوکرتان

به نا خوشی و خوشی همدم منی ارباب
تویی که بازدمِ هر دم منی ارباب

دلم گرفته که با یادتان حرم باشم
کنار مقدم اجدادتان حرم باشم
به وقت دیدن میعادتان حرم باشم
نشد که در شب میلادتان حرم باشم

به کربلا نرسیدم ولی دلم آنجاست
رواق چشم ترم جای سیدالشّهداست

تویی که یار همیشه شفیق من هستی
جمال جلوه ی نقش عقیق من هستی
دلیل روشن حسّ عمیق من هستی
پناه عشقی و تنها رفیق من هستی

مراد دل شده ای تا مریدتان بشوم
خدا کند که نمیرم، شهیدتان بشوم

خوشابحال پرستوی آسمان حرم
خوشابحال دلِ محوِ آستان حرم
خوشابحال اهالی کاروان حرم
خوشابحال تمام مدافعان حرم

بیا و خالی از احساس هر چه غیرم کن
بیا و آخر سر عاقبت به خیرم کن

شنیده ام همه ی پیکرت زمین افتاد
به پیش خواهر تو حنجرت زمین افتاد
کنار حنجر تو خواهرت زمین افتاد
کنار خواهر تو مادرت زمین افتاد

سرم فدای سر زخمی تو ای بی سر
فدای بال و پر زخمی تو ای بی سر

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]