حسین الشهید ولادت بدون نغمه ارباب با سر میخرد- - -

چشم می چرخانَد و عمریست نوکر میخرد
عاشقانش را فقط با إذن مادر میخرد

ارث برده از پدر؛ هر بی سر و پایی که نه!
یار، با ظرفیتِ سلمان و قنبر میخرد

حضرتِ گوهرشناس است و چه با حسّاسیت
سنگ نه! هر دل که شد از جنس گوهر میخرد

دوستداران امیرالمومنین را بی حساب
هم در این دنیا و‌ هم در روز محشر میخرد

می پذیرد با عنایت هر که را در حدّ خود
باز را باز و کبوتر را کبوتر میخرد

بی ریا هستند در مجلس؛ شهیدان را حسین
_شاعری میگفت_ از صف هایِ آخر میخرد

«سید الاحرار» یعنی هر که «حُر» شد بُرد کرد
اینچنین یک عدّه ای را جورِ دیگر میخرد

هر که مجنونش شود راهیِ مقتل می شود
آنکه بی «سر» جان دهد، ارباب با سر میخرد!

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]