قمر بنی هاشم ولادت بدون نغمه کاشف الکروب دل عاشقانایمان کریمی

مجنون اگر به وصلت لیلا نمی رسد
شاید دعای اوست به بالا نمی رسد
کار جنون عشق به صحرا نمی رسد
هیچ عاشقی به پای زلیخا نمی رسد
در راه عشق، مثل زلیخا شدن خوش است
با یوسفان شبیه گداها شدن خوش است

 

در آسمان قلب تو پرواز بهتر است
عشقی که در حرم شود آغاز بهتر است
با تو میان نهادن هر راز بهتر است
در شعر، نذر چشم تو، ایجاز بهتر است
با دام چشم ها به شکارت امان نده
بر ناکسان، دو چشم خودت را نشان نده

 

ساقی! کویر صورتمان جان گرفته است
باران اشک، راه بیابان گرفته است
قلبی که حال زار و پریشان گرفته است
با گوشه ی نگاه تو سامان گرفته است
کوتاه می کنم سخنم را به یک کلام
یا کاشف الکروب دل عاشقان! "سلام"

 

آغوش باز کرده که از یاس پر شود
بو می کشد تو را که از احساس پر شود
دنیا اگر بخواهد از الماس پر شود
باید ز مشک حضرت عباس پر شود
این مشک چشمه ایست که از مبدأ بهشت
حق از برای مستی اهل جهان سرشت

 

ابیات نام اوست که پر از عسل شده ست
از این به بعد قالب شعرم غزل شده ست

مانند قند در دل دریای علقمه
شیرینی وجود اباالفضل حل شده ست

رعنای هاشمی ست، گمانم برای او
گام نخست، بر روی دوش زُحل شده ست

جنگاوری که از پس تعلیم مادرش
هم با ادب شده است، همینطور یل شده ست

نه قد و قامت، اینکه حیا و نجابتش
در عرش و ارض یکسره ضرب المثل شده ست

آن بوسه ای که بر روی بازوش زد علی
تفسیر نغز واژه "خیر العمل" شده ست

مختل شود بدون تو بازار کسب عشق
زیباترین مدافع شهبانوی دمشق

 

آغشته است شهر به عطر گلاب و سیب
ایندفعه این غریب نوشته الی الحبیب
تاجی ز نوکری رقیه بکن نصیب
بر این گدای بی کس و درمانده و غریب
ما رقص خون کنیم و بپا صبح عید را
تا بر مزارمان بنویسی شهید را

 

ما را غلام خانه خواهر خطاب کن
برخیز و با سپاه عجم انقلاب کن
گفتیم روی غیرت مان هم حساب کن
(از ما مدافعان حرم انتخاب کن)
حتی اگر به روم ببندند آب را
بعد شهادت از تو بگیرم شراب را

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]