زینب کبری رحلت زمینه پیراهنت داداش وایامیر حسن سالاروند

با چشای پر خونم، با دست لرزونم
نگام به در مونده، تا برسی از راه
فکرشو نمیکردم، یه روزشم بی تو
زنده بمونم من، توو دار این دنیا
یه سال و نیمه بعد کربلا۳
عزادارتم ماه نیزه ها۳
صدای ناله هات وای - میون گوشمه وای
پیراهنت داداش وای - توی آغوشمه وای
غریب حسین حسین وای ۴

 

زیر نوره آفتابم، با چشم پرآبم
بیاد اون روزی، که تشنه جون دادی
به یاد همون روزی، جلوی چش مادر
غریب و بی یاور، از نفس افتادی
تو روی خاکا دست و پا زدی یا حسین۲
مادرمونو هی صدا زدی یا حسین۲
خیمه ها گُر گرفت وای - پیش چشای تو وای
بوسه گرفتم از وای - خون رگای تو وای
غریب حسین حسین وای ۴

 

مگه میره از یادم، اون همه داغ و غم
که صبح تا ظهر دیدم، توو روز عاشورا
مگه میره از یادم، اسارت و غارت
بزم می و بازار، کوی یهودی ها
پاهامون همه زخم از آبله۳
امون از چش هرز حرمله۳
سر تو روی نی وای - مارو دعا میکرد وای
نگاه شومشون وای - مگه حیا میکرد وای
غریب حسین حسین وای ۴

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]