فاطمه الزهرا بستر شور مادرم تو بسترهمرتضی صیاد

شب من تاریکه و سرده
غصه ها با دلم چه کرده
مادرم تو بستره
تک تک لحظه هام عذابه
آسمون رو سرم خرابه
مادرم تو بستره
خدا/ نخواه که دلگیر بشم/ با رفتنش پیر میشم/ از زندگی سیر میشم
خدا/ دیگه جوابم نکن/ از غصه آبم نکن/ خونه خرابم نکن
بعد مادرم زهرا
خزون و بی بهاری سخته
حسین و بی قراری سخته
زینب و خونه داری سخته
وای مادر   مرو تو جون حیدر مادر 3

 

چشماشو چند روزه که بسته
شدم از این زمونه خسته
مادرم تو بستره
خاک غم رو دلم نشسته
پهلوی مادرم شکسته
مادرم تو بستره
خدا/ مادر گرفته روشو/ سپید شده گیسوشو/ گرفته باز زانوشو
خدا/ تیر میکشه پهلوشو/ کبود شده بازوشو/ بین چشم و ابروشو
بعد مادرم زهرا
خزون و بی بهاری سخته
حسین وبی قراری سخته
زینب و خونه داری سخته
وای مادر   مرو تو جون حیدر مادر 3

 

یه روزی زخم دل نمک خورد
قلبم از غصه ها ترک خورد
وای امون از اون بلا
دست ظالم به قاصدک خورد
پیش چشمام مادر کتک خورد
وای امون از اون بلا
خدا/ امون ز بخت بدم/ تا به خودم اومدم/ تو کوچه ها داد زدم
خدا/ نمی شدش باورم/ به پیش چشم ترم/افتاده بود مادرم
بعد مادرم زهرا
خزون و بی بهاری سخته
حسین و بی قراری سخته
زینب و خونه داری سخته
وای مادر   مرو تو جون حیدر مادر 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]