چهل سال است زخمت از فراق است
بلور اشک هایت چلچراغ است
به یاد غصه هایی که تو داری
تنور اشک چشمم داغ داغ است
قلم زدم بنویسم مدار یعنی تو
اسیر بی کس با اقتدار یعنی تو
پس از شنیدن هر خطبه ات همه گفتند
شکوه هیمنه ی ذوالفقار یعنی تو
چهل سال است زخمت از فراق است
بلور اشک هایت چلچراغ است
به یاد غصه هایی که تو داری
تنور اشک چشمم داغ داغ است
قلم زدم بنویسم مدار یعنی تو
اسیر بی کس با اقتدار یعنی تو
پس از شنیدن هر خطبه ات همه گفتند
شکوه هیمنه ی ذوالفقار یعنی تو