حسین الشهید آغاز محرم بدون نغمه امان ز ماتم توپیمان طالبی

کفاف داد اگر عمر من به ماتم تو
دعا بکن که بمیرم به زیر پرچم تو
 
بهشت را وسط سینه تو می یابد
کسی که در همه عمرش شده ست آدم تو

به سوز دل به دلم چای این حسینیه گفت
که دم به دم نفسش زنده است از دم تو
 
حدیث چشم ترم در عزات این گونه است
گیاه خشک که وابسته شد به شبنم تو

چه می توان بنویسد بشر ز نام تو چون
غدیر رفته به قربان اسم اعظم تو
 
ربیع الاول و ثانی، رجب و شعبانم
همه فدایی یک روز از محرم تو

چه خوش شبیه پدر بذل و بخششی داری
به دست دیگری افتاده است خاتم تو
 
خوشا اصابت سر بر اصالت محمل
خوشا که سر زند از خواهر مکرم تو

مصیبت همه اولیا یکی است ولی
امان ز ماتم تو، الامان ز ماتم تو

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]