عبدالله بن الحسن شهادت زمینه گريه عبدالله با منعلی صالحی

خوش اومدى، به مقتلم، برادر، كريم من
ببين شده، يتيم تو، مدافع، حريم من
بعد از ده سال - كه اومدى - به ديدن حسين
قاتل اينجاس - براى سر - بريدن حسين
گريه ى عبدالله با من / تو برو خواهر رو بگير
يا مثه اون روز تو كوچه / دستاى مادر رو بگير

 

چقدر داداش، تو اين سالا، دلم ميخواست، ببينمت
بايد حالا كه مادرم، تو قتلگاس، ببينمت ؟!
وقتى فهميد - پيش منى - پسرتم اومد
روضه تكميل - شد و حالا - خواهرتم اومد
بازو شكسته اون طرف / بازو  بريده اين طرف
پهلو دريده اون طرف / حلق دريده اين طرف

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]