فرزندان زینب کبری شهادت واحد کفن پوشیده آوردممهدی نظری

آوردم هدیه سلیمان        برا تو با چشم گریان
کمه اما قبولش کن  به جون زهرا حسین جان
خودم با این، دو تا هدیه، فدایی اصغر تو
الهی که، گلای من، بشن اینجا پرپر تو
تا رو نیزه، یه کم کمتر، سنگ بخوره به سر تو
داداش / تو رو به جون مادر
داداش / تو رو به حق اکبر
اینبار / دست منو رد نکن برادر
حسین جانم وای وای وای وای 3

 

کفن پوشیده آوردم     موهاشونو شونه کردم
قسم خوردم قبولشون     نکردی من برنگردم
نمیخوام که، تو این غربت، کاری کنی ناامید شم
دلم میخواد، داداش جونم، پیش مادر رو سفید شم
دلم میخواد، مثه مادر، یه مادر شهید شم
مثل / کبوتر پر میگیرن
اینها / پارکاب امیرن
دستام / رو ببینن بسته میمیرن
حسین جانم وای وای وای وای 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]