عبدالله بن الحسن شهادت زمینه ابن الحسنم وابوالفضل آلوئیان

دق میکنم اگه، بگی بشین و فقط نگاه کن
دق میکنم اگه، بگی پاشو رو به خیمه ها کن
تنها(شده عمو(2) عمه بیا دستامو رها کن
پُر از گرگه دور عمو جون * دورش کردن وسط میدون
بارون سنگ داره میباره * مونده تنها با دل پر خون
حسین
ببین گرفته نانجیب موشو از پُشت
تو رو خدا بذار برم عمو رو کُشت
عمو وای 4

 

ابن الحسنم و، خون علی میجوشه تو رگهام
ابن الحسنم و، شاگرد کلاس درس سقام
ابن ال(حسنم و(2) جونمو میدم به جای بابام
گفتی هستم مثل پسرت * این دست من میشه سپرت
وای از درد بازو عمو جون * چی کشیده زهرا مادرت
حسین
حالا که روی سینتم دم آخر
بخون عمو برام تو روضه مادر
عمو وای 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]