علی اکبر شهادت زمینه پدر پيرت و ببينمسعود اصلانی

ای موذن نماز دلتنگی من
ای تداعی خاطره های مادرم
ای شمايلت شمايل پيغمبری
وقت رفتنت ابريه چشمای ترم
می كشه بابات و آخر        غربتی كه تو چشاته
لحظه ای كه داری ميری     لحظه ی مرگ باباته
وقتی ميری از حرم - پدر پيرت و ببين
پشت سرت و ببين - چه جوری ميخورم زمين 2

 

موندنت علی آرامش اهل حرم
رفتنت شده آتيش جون خيمه ها
رفتی از حرم حالا ببين رفتن تو
شد تلاطم تموم دشت كربلا
ببين عمه، مثل بابات       توی خيمه غم ميباره
تو ميری از خيمه ها و         زانوهام جونی نداره
گريه ميكنه خواهرت - با چشايی که خون شده
خون شده با رفتنت - دلی كه پريشون شده 2

 

روی خاكی و پا ميكشی روی زمين
پا نكش علی که بابا بيچاره شده
زينبم بيا با كمكم از روی خاک
رو عبا بچين علی که صد پاره شده
بيا عباسم که ديگه          بدنم جونی نداره
بدنش پخشه تو صحرا    شبيه تسبيح پاره
نفسی بكش ای علی - يه بابا ديگه هم بگو
نفست بند اومد از - خون لخته ی تو گلو 2

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]