جعفر الصادق شهادت شور ، واحد مدینه میدونهحسین رحمانی

به سبک: منم باید برم ، آره برم سرم بره

 

یه دنیا درد و غم        میون سینه منه
تو شام غربتم     فانوس گریه روشنه 2
مدینه میدونه             ازین زمونه دل سیرم
راحت میشم دیگه      مسافرم، دارم میرم 2
مدینه حرمت، موی سفید و می شکنن
به پیرمرد و با، پای برهنه می برن
آتیش به خونه ی، اولاد زهرا میزنن
غریب آقام آقام ۶

 

کجایی مادرم         نفس آخر منه
هزار هزارتا غم    تو چشای تر منه 2
تو شعله ها دیدم   می سوزه خونمون ولی
می سوختم از غم       غربت مرتضی علی 2
یادم اومد یه روز، که پشت در تو شعله ها
تو رو زدن کتک، افتادی زیر دست و پا
مسمار خونی و، لگد و مشتِ بی هوا
(خدایا مادرم    وای مادرم 2) 3

 

علی الدوام شده    گریه ی بی امون من
آروم نمیگیره        این دل روضه خون من 2
از اون شب سیاه     که بی عمامه بردنم
یه جور دیگه ای   شد گریه ها و سوختنم 2
منو رو خاک کشید، سواره ای تو کوچه ها
زدم نفس نفس، یاد حسین و کربلا
به یاد عمه ی، سه ساله تو بیابونا
غریب آقام آقام ۶

 

یه روضه می خونم   صبرم دیگه سراومده
از اون سه ساله که     تو بیابونا گم شده 2
یهو یه بی حیا               با لگد و با ناسزا
اونو کشید رو خاک  طفلی فقط میگفت بابا 2
میگفت نزن میام، نفسم بند اومد نزن
نزن دیگه بسه، به پهلوهام لگد نزن
منو بزن ولی، به بابا حرف بد نزن
بابا بابا بابا ۶

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]