جعفر الصادق شهادت زمینه شیخ الائمهاحسان پیریایی

شیخ الائمه توو بستره / مدینه وادی محشره
می سوزه ازشرار زهر کینه
آه غریبی داره بین سینه
شرار کینه ها بریده جوهر صداشو 2
دونه به دونه دیده اشک چشم بچه هاشو
چی شده روی خاک حجره میکشه پاهاشو
غریب آقام غریب آقام غریب امام صادق (۳)


شیخ الأئمه توو بستره / توو خاطرش غم حیدره
ولی خودش سراپا داغ و درده
روی لبش فقط یک آه سرده
با دست بسته پشت مرکب عدو دویده 2
یه پیرمرد خسته با نفسهای بریده
خدا میدونه نیمه شب چه سختیها کشیده
غریب آقام غریب آقام غریب امام صادق (۳)


شیخ الائمه توو بستره / به یاد غربت مادره
به یاد مادر و آتیش و ناله
یاد میخ در و خون آلاله
به یاد کربلا به یاد لحظه ی جدایی 2
به یاد وقتی عمه ناله زد داداش کجایی
به یاد شام غربت و شهیدای خدایی
غریب آقام غریب آقام غریب امام صادق (۳)

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]