((سربند))
ببین که خاک ماتم از غم تو، بریزد بر سرم
نمیگویم به لبها غیر نامت، که هستی مادرم
بخوانم نوحه در سوگ عزایت / شدم من نوکر بی ادعایت
ببین شد استجابت این دعایت
الا مظلومه حیدر یا زهرا 2
ز آه نیمه شبهای تو زهرا، مدینه خسته شد
به دستت تازیانه میزد اما، دو دستم بسته شد
بمیرم که توان رفته ز پایت / که گشته شانه ی زینب عصایت
نفس ها نیمه جان شد در صدایت
الامظلومه حیدر یا زهرا 2
چه بغضی در گلوی من نهادی، که بارانت شدم
به راهم طفل شش ماهه تو دادی، پریشانت شدم
چه کردی با دلم ای قدخمیده / ببین حیدر دل از دنیا بریده
که حتی روی ماهت را ندیده
الا مظلومه حیدر یازهرا 2