فاطمه الزهرا بستر واحد نصیبت از عزاخونه شاحسان پیریایی

اگه روزای زندگیت ، با غصه ها برابره

راه نجات از غصه ها ، دعای خیر مادره
دعاکنه / دستت به خاک / میخوره و طلا میشه
نصیبت از / عزاخونه ش / برات کربلا میشه
فدای اون دستایی که - این شبا بالا نمیاد
عزا گرفته خونه رو - مادر حالش جانمیاد
یا فاطمه یا فاطمه - ای عرش حق را قائمه ۲


یه روز تو باغ زندگی ، یه یاس مهربونی بود
تو کلّ عالم یه خونه ، خونه ی همزبونی بود
یه خونه ای / با چند تا گل / آرزوی بهشتیا
یه گل کریم اهلبیت / یکی شهید کربلا
با امیرالمؤمنین - مادرشون حریر نور
یه خونه با صفا و عشق - یه خونه ای پر از سرور
یا فاطمه یا فاطمه - ای عرش حق را قائمه ۲


اما یه چند روزی گذشت ، تا باغبون رفت به سفر
گلهای باغ زندگی ، جونشون افتاد به خطر
یه عده ای / نامردما / باغ و به آتیش کشیدن
شاخه ی یاس رو با حسد / از روی کینه بریدن
زمان دفن گل یاس - باغبون از سفر رسید
نیمه شب فراغ ودرد - یاس و توو آغوشش کشید
یا فاطمه یا فاطمه - ای عرش حق را قائمه ۲

 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]