قمر بنی هاشم شهادت بدون نغمه ماه زيبا راسعید پاشازاده

چنان كه وقت عطش جرعه ای گوارا را

طلب كنيد فقط ساقی العطاشا را

هنوز جای علامت به شانه پدر است
سپرده زير علم دست صاحبش ما را

دوباره خانه ما سفره اباالفضل است
گمان كنم گره ای هست كار بابا را

به يك نگاه اباالفضل هم نخواهم داد
اگر دهند به دستم تمام دنيا را

به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا
ميان دسته ميانداری مسيحا را

غروب می كند از فرط خجلتش خورشيد
نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را

فقط به علقمه، آن هم درست ظهر عطش
خدا به ماه رسانده ست دست دريا را

خدا كند برساند به خيمه مشكش را
خدا كند نبرند آبروی سقا را

خبر رسيد كه از روی زين زمين افتاد
خدا كند برسانند زود زهرا را

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]