عبدالله بن الحسن شهادت واحد شیر مجتبی عبداللهممسعود اصلانی

می بینمش کنار عمه     میون خاک و خون عمو رو
یه بغض سنگین و شکسته / تو گلومه
من فدایی، ثاراللهم     شیر مجتبی، عبداللهم 2
من آه میکشم / عمو آه میکشه
صدای آه، منو تا قتلگاه میکشه


دارم میبینم روی خاکا     عمو شده زخمی و بی حال
هجوم نیزه ها رو دیدم / توی گودال
دیدم از حرم، من بابا رو      رو تن عمو، شمشیرا رو 2
من درد میکشم / عمو درد میکشه
منو دلم، داره به سمت نبرد میکشه


تن منم میون گودال     حالا شبیه عمو جونه
تن منم حالا میون / موج خونه
شعله ور شده، زخمای من     از تنم جدا، دستای من 2
شد نذر عمو / چشمای ترم
پیش عمو، روی خاک غم وضوی آخرم

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]