فاطمه الزهرا پس از شهادت واحد نفس های من را گرفتهمهران امیری

بسوزد فلک که
نفس های من را گرفته / و دنیای من را گرفته
و زهرای من را گرفته
واویلا واویلا
یا زهرا ببین که
تو جان دادی و حیدر افتاد / به روی زمین با سر افتاد
بلند شو علی را کن امداد
عزیزم عزیزم
دعا کن، که حیدر، کنارِ تو زهرا بمیرد
به جبرا،نِ کوچه، کنار تو اینجا بمیرد
یا زهرا یا زهرا، یا زهرا یا زهرا یا زهرا 3
 

عزیزم به سختی
کفن کرده ام پیکرِ تو / فدایت شود حیدر تو
چگونه ببندم سرِ تو
عزیزم عزیزم
ببین در کنارت
دو چشم بهاری من را / بببین بی قراری من را
در آغوش خود گیر حسن را
عزیزم عزیزم
بدونِ، تو زهرا، پر از غصه ام، ناتوانم
ببین که، عزیزم، کنار تنت نیمه جانم
یا زهرا یا زهرا، یازهرا یا زهرا یا زهرا 3
 

تنت را عزیزم
علی میبرد روی شانه / تو را میبرم من شبانه
تو را میبرم مخفیانه
عزیزم عزیزم
خداحافظ ای ماه
خداحافظ ای یار حیدر / برو ای کس و کار حیدر
برو ای تو غمخوار حیدر
عزیزم عزیزم
عزیزم، سپردم، به دست نبی پیکر تو
خجالت، کشیده، ز بابای تو حیدر تو
یازهرا یا زهرا، یازهرا یا زهرا یا زهرا 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]