به نبودنت کنارم ، عزیزم
علی کم کم باید عادت بکنه
گره افتاده به کار من. خدا !
باعث و بانی شو لعنت بکنه
جای گریه های زینب و حسن
باید این روزا تو خونمون گُلم
صدای گریه ی محسن میومد
چقدر خالیه جای بلبلم
رو دلم مونده یه بار صدام کنی
ببینم که حال و روز تو خوشه
بعضی وقتا که نفس کم میاری
خس خس سینه ت علی رو میکشه
چند شبی که درد تو زیاد شده
میرم آروم یه گوشه آه میکشم
اونقدر بارونی ام که هر دَفه
جای آب اشکمو از چاه میکشم
چشماتو نبند ببین که زندگیش
این روزا بی شاخ و بی برگه علی
توام از پیشم بری دق میکنم
یه کمی دَووم بیار مرگ علی