فاطمه الزهرا شهادت بدون نغمه جوانی و ز غمت هر جوانه می گریدمحسن حنیفی

جوانی و ز غمت هر جوانه می گرید
میان مرثیه ات هر ترانه می گرید

تو باب حاجت این شهر هستی و حیدر
برای رو زدنت خانه خانه می گرید

میان دست تو از خاک حمزه تسبیحی است
که بر مصائب تو دانه دانه می گرید

برای روی تو مهتاب هم عزادار است
که زیر چادر ابرش، شبانه می گرید

شکست قلب در خانه از شکستن تو
برای زخم پرت، تازیانه می گرید

شده است نوحه گر زخم دست تو دستاس
که سنگ هم شده اشکش روانه می گرید

نمانده از تو نشانی به غیر خاکستر
گرفت هر کسی از تو نشانه، می گرید

ز شوق بوسه، به خاک مزار مخفی تو
ضریح و گنبد هر آستانه می گرید

ضریح موی حسینت که دست باد افتاد
هنوز یاد کبودی شانه می گرید

 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]