خبر رسید که داغی دوباره میآید
به قلب سوختۀ ما شراره میآید
خبر سیاهتر از شام تار آمده است
به تنگ، روز هم روزگار آمده است
شرور آمده و فتنهها به پا کردند
دوباره غیرتمان را به جوش آوردند
دوباره ناقۀ صالح، دوباره قوم ثمود
دوباره حیلۀ شیطان، دوباره مکر جهود
به دست کفر چه گلها که بین باغ افتاد
چقدر حادثۀ تلخ اتفاق افتاد
شکست حرمت و اینگونه بیصدا له شد
چقدر جسم شقایق به زیر پا له شد
همان کسان که ز نسل ابولهب هستند
به مردمان محمد دوباره ره بستند
ببین که دامنهاشان چگونه تر گشتند
چگونه است که بت ها به کعبه برگشتند؟!
چگونه است که رمی است علت ایمان؟!
چگونه است به خود سنگ میزند شیطان؟!
چگونه است که خاکی که مأمن دنیاست؟!
اسیر فتنه و آشوب طعمۀ بلواست
چگونه است نشد حاجتی روا بکند؟!
به سعی هم نشد آخر کسی صفا بکند
غرور غیرت خود را کمی برانگیزید
منا زمین منیت شده است برخیزید
بس است غفلت از این قوم پست برخیزید
یهود خواب بدی دیده است برخیزید
به زندگان به خون خفته احترام کنید
نشستهاید چرا؟! مردگان قیام کنید
به زندگان چنین فرض مردگی بهتر
که زندگی به چنین طرز؟! مردگی بهتر
اگر قیام کنید آسمان زمین آید
به یاری دلتان دستهای دین آید
یقین کنید که آشفته است خواب یهود
شما قیام کنید ای شما عذاب یهود
اگر شکسته دلی مرد راه خواهی شد
اگر به ذره رسیدی نگاه خواهی شد
به وقت حادثه باشد پناه مرد خدا
دعا بکن که بیاید ز راه مرد خدا
اجتماعی - سیاسی - - -بدون نغمه در پی فاجعه کشتار حجاج در مناحسین صیامی
مرتبط
نظرات شما