باقر العلوم شهادت بدون نغمه دلخوشی ام زیارت عاشوراستروح الله قناعتیان

مطلع من غروب عاشوراست
شعرم از کودکی پر از غوغاست

قافیه قافیه دلم تنگ است
روضه هایم ردیف عاشوراست

حرف حرفِ دو بیتی ام تشنه است
در غزل های من عطش پیداست

مثنوی مثنوی پر از دردم
تشنگی، تشنگی دلم دریاست

کربلا، کربلا عطش جاریست
قافیه، قافیه دلم سقاست

پنجمین شمس این سماواتم
چارمین کهکشان، مرا باباست

پدرم یک صحیفه ی نور است
مادرم کوثر است، اعطیناست

کاش مادر مرا ... سه تا نقطه
تا نبینم حسین من تنهاست

بعد اصغر شبم پر از سوز
لا لالا، لا لالا، لالا لالا ست

هر کجا، هر کجا که می نگرم
رو به رویم رباب یا لیلاست

پاره پاره چهار مه پاره
بغض ام البنین رباعی هاست

کاش می مردم و نمی دیدم
سر پیراهن پدر دعواست

شام و کوفه، شکوفه باران بود
جای هر گل به صورتم پیداست

پای داغم همیشه گریه کنید
دلخوشی ام زیارت عاشوراست

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]