مناجات - - -زمزمه فاقبل عذریعبدالله باقری

اومده اونکه با غفلت رفته عمرش به تباهی
اونیکه تو کوله بارش نداره جز رو سیاهی
یا کریم! خالی دستم
از خودم خسته ی خستم
نمی دونه هیچکی جز تو
چقدر توبه شکستم
فاقبل عذری
******
عمر من شد سپری تو سرکشی و بی حیایی
جوونیم رفت به غرور و خوشی و سر به هوایی
بیا و بده پناهم
بنده ی گم کرده راهم
دستم و بگیر خدایا
توی لجه ی گناهم
فاقبل عذری
******
بگو حالا که گره افتاده بد جوری تو کارم
برای پا درمیونی واسطه کی و بیارم؟!
عبد بی بها خدایا
افتاده از پا خدایا
بگذر از اعمال زشتم
به امام رضا، خدایا
فاقبل عذری
******
به نشسته خوندن نافله ی عمه ی سادات
بگذر از سستی و بی حالی من حین مناجات
قسمت میدم که یارب
بگذر از این بنده امشب
به نشان کعب نی رو
بازوی کبود زینب
فاقبل عذری

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]